ســــآربــــآלּ

خلافت الهی

وَ إِذ قَالَ رَبُّکَ لِلمَلَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلُ فِی الاَرضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجعَلُ فِیهَا مَن یُفسِدُ فِیهَا وَ یَسفِکُ الدِّمَاءَ وَ نَحنُ نُسَبِّحُ بِحَمدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ(بقره،آیه30).
«هنگامیکه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من روی زمین جانشین و حاکمی قرار خواهم داد؛ فرشتگان گفتند: آیا کسی را در زمین قرار می دهی که فساد و خونریزی می کند؟ ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم و تو را تقدیس می کنیم پروردگار فرمود: من حقایقی را می دانم که شما نمی دانید»
مقدمه
در آیه قبل، آمده است که خداوند، همه موهبت های زمین را برای انسان آفریده است.(بقره،آیه29،هَوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الاَرضِ جَمِیعاً) این آیه، پیرامون خبر دادن خداوند به فرشتگان درباره ی خلافت و سرپرستی انسان در زمین و گفتگوی آنها با خداوند است. موضوع خلافت الهی در زمین، تنها در همین آیه مطرح شده است.
واژه ها
رب: مدبر و مالک.
خلیفه: جانشین.
الدماء: خون ها؛ جمع کلمه ی «دمی» یا «دمو».
نقدّس: پاک می شماریم.(فعل مضارع از ماده«قدس» باب تفعیل).
نکات تفسیری(در قالب چند پرسش)
1.آیا همه ی انسان ها خلیفه ی خدا هستند؟
گرچه همه ی انسان ها، استعداد خلیفه شدن را دارند؛ اما همه خلیفه ی خدا نیستند؛ چون برخی از آنان با رفتار خود به اندازه ای سقوط می کنند که از حیوان هم پست تر می شوند؛ چنانکه قرآن می فرماید: أُولَئِکَ کَالاَنعَامِ بَل هُم أَضَلُّ(تفسیر نور، ج1،ص87؛ اعراف،179).
2.خدایی که همیشه حاضر، ناظر و قیوم است، به جانشین و خلیفه چه نیازی دارد؟
اولا، جانشینی انسان در زمین به سبب نیاز و عجز خداوند نیست؛ بلکه این مقام، به سبب کرامت و فضیلت رتبه ی انسان است.
ثانیا، نظام آفرینش، نظام اسباب است؛ یعنی خداوند به طور مستقیم برانجام هر کاری تواناست؛ ولی برای اجرای امور، واسطه هایی قرار داده است برای مثال:
الف)با اینکه مدبر اصلی خداوند است(استَوَی عَلَی العَرشِ یُدَبِّرُ)(یونس، آیه3). فرشتگان را سبب تدبیر امور قرار داده است(فَالمُدَبِّرَاتِ أَمراً)(نازعات، آیه5).
ب)شفا به دست خداوند است(فَهُوَ یَسفِینِ)(شعراء،آیه5) اما آنرا در عسل قرار داده است؛ (فِیهِ شِفَاء)(نحل، آیه69).
ج)با اینکه علم غیب مخصوص خداوند است(انّما الغیب لله)، ولی بخشی از آن را برای بعضی از بندگان صالحش ظاهر می کند(عالِمُ الغَیِ فَلا یُظهِرُ عَلی غَیبِهِ أَحَاً إِلاَّ مَنِ ارتَضی مِن رَسُولٍ...)(جن،آیه26/27).
خلفای خداوند بر روی زمین اسبابی هستند که وظایفی مشخص و معین را از جانب خداوند بر عهده دارند.
3.فرشتگان از کجا می دانستند انسان در روی زمین فساد و خونریزی می کند؟
مفسران سه پاسخ داده اند که با هم منافات ندارد:
الف)توسط اخبار الهی
ب)از طریق مشاهده ی انسان های قبل از حضرت آدم(ع)
ج)به سبب پیش بینی صحیحی که از انسان خاکی و مادی و تزاحم های طبیعی او داشتند و علمی که در این رابطه خداوند به آنها داده بود.
پیام ها
1.انتصاب خلیفه و جانشین و حاکم الهی، به دست خداوند است(إِنِّی جَاعِلُ).
2.انسان می تواند آنقدر اوج بگیرد که اشرف مخلوقات و لایق مقام«خلیفة اللهی» باشد(إِنِّی جَاعِلُ فِی الاَرضِ خَلِیفَةً).
3.به سبب انحراف یا فساد گروهی، نباید از امکان رشد دیگران جلوگیری کرد؛ زیرا خداوند با آنکه می دانست گروهی از انسان ها فساد می کنند؛ اما نعمت آفرینش را از همه سلب نکرد.(تفسیر نور،ج1،ص89)
4.مطیع و تسلیم بودن با سوال برای رفع ابهام منافاتی ندارد؛ چرا که، ملائکه با آنکه مطیع محض خداوند بودند سوال کردند. البته فرشتگان، از چیزی پرسیدند که به آن جاهل بودند، نه اینکه در کار خدای تعالی اعتراض و چون و چرا کنند(أَتَجعَلُ...).
5.به دیگران، اجازه دهیم سوال کنند؛ زیرا خداوند نیز به فرشتگان اذن داد تا سوال کنند؛ و گرنه ملائکه، بدون اجازه حرف نمی زنند(قَالُوا أَتَجعَلُ فِیهَا...).



نوشته شده در تاريخ سه شنبه 23 فروردين 1390برچسب:خلافت الهی,پیک بشارت,تفسیر آیاتی از قرآن, توسط یه منتظر

عبادت خداوند

یا أیُّهَا النَّاسُ اعبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم وَ الَّذِینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ(بقره، آیه21)
"ای مردم! پروردگارتان را که شما و پیشینیان شما را آفریده است، بپرستید، تا پرهیزکار شوید".
مقدمه:
در آیات قبل این سوره، خداوند حال سه گروه از انسان ها(پرهیزکاران، کافران و منافقان) را شرح داده و پس از مقایسه ای روشن بین گروه ها، با خطاب به هر سه گروه خط سعادت و نجات را _که پیوستن به گروه اول است_ مشخص ساخته، می فرماید: {یا أیُّهَا النَّاسُ اعبُدُوا... لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ}.
واژه ها:
اعبدوا: بندگی کنید( فعل امر از ماده ی «عبد»)."عبادت، عبارت است از نهایت درجه ی تواضع و فروتنی".
نکات تفسیری:
1.اولین خطاب به همه ی انسانها:
این، نخستین فرمان الهی(از ابتدای قرآن، در شکل موجود)، به همه ی انسان ها است. این آیه، همگان را مورد خطاب قرار داده و راه سعادت آنان را بیان کرده است.
نکته قابل تذکر اینکه در کتاب های قانون، مواد قانون، بدون خطاب بیان می شود؛ ولی قرآن کتاب قانونی است که با روح و عاطفه ی مردم سر و کار دارد؛ از اینرو در بیان دستورات، همگان را مورد خطاب قرار می دهد.
2.چرا خدا را عبادت کنیم؟
الف)چون خالق و مربی شما است{ اعبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم}
ب)چون تامین کننده ی رزق و روزی و امنیت شماست.{فَلیَعبُدُوا رَبَّ هذَا البَیتِ الَّذِی اطعَمَهُم مِّن جوعٍ وَ آمَنَهُم مِّن خَوفٍ}(قریش، آیه4/3).
ج)چون معبودی جز او نیست{لا اِلَهَ اِلاَّ انَا فَاعبُدنِی}(طه،4).
باید دانست عبادت خدا بر ما واجب است؛ چون خالق، رازق و مربی ما است؛ ولی باز هم در برابر ادای این تکلیف، پاداش می دهد و این نهایت لطف او است.
3.چرا خداوند به نعمت آفرینش اشاره کرده و فرموده است:{الَّذِی خَلَقکُم}؟
برای برانگیختن حس شکر گزاری مردم و جذب آنان به عبادت پروردگار،از یادآوری مهمترین نعمت شروع می کند که نعمت آفرینش انسان است.
آنهایی که در برابر خدا خاضع نیستند و او را نمی پرستند، کسانی اند که معمولا در آفرینش خود و پیشینیان نمی اندیشند و به این نکته توجه ندارند که این آفرینش بزرگ را نمی توان به عوامل ناتوان طبیعی نسبت داد.
بنابراین، یادآوری نعمت خلقت، هم دلیلی بر خدا شناسی و هم محرکی برای شکرگزاری و عبادت.
4.چرا خداوند{ الَّذِینَ مِن قَبلِکُم} را یادآوری کرده است؟
تکیه بر{ الَّذِینَ مِن قَبلِکُم} شاید اشاره به این باشد که اگر شما در پرستش بت ها اقتدا به سنت نیاکانتان می کنید؛«بقره،آیه 170{قَالوا بَل نَتَّبِعُ مَا ألفَینَا عَلَیهِ آبَاءنَا}».
خداوند، هم آفریننده ی شما است و هم آفریننده ی نیاکان شما. او هم مالک و پرورش دهنده ی شماست و هم مالک و پرورش دهنده ی آن. بنابراین، پرستش بت ها، چه از ناحیه ی شما و چه از سوی آنان چیزی جز انحراف نیست.
5.هدف از عبادت:
نتیجه ی این عبادت و پرستش، تقوا و پرهیزکاری و عاقبت آن فلاح و رستگاری است. «بقره، آیه189{وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ}».
بنابراین عبادت ها و نیایش های ما چیزی بر جاه و جلال خدا نمی افزاید؛ همانگونه که کفر انسان ها، چیزی از عظمت مقام او نمی کاهد و او بی نیاز است (ان تکفروا أنتم و من فی الارض جمیعاً فان الله لغنی).
عبادت، فعلی است که به وسیله ی آن تقوا حاصل می شود و این عبادت، کلاس تربیت برای آموزش تقوا است و تقوا راه رسیدن به رستگاری است.
پیام ها:
1.دعوت پیامبران، عمومی است و همه مردم را در بر میگیرد، باید در تبلیغ همه ی مردم را در نظر داشت{یَا أیُّهَا النَّاسُ}.
2.از فلسفه های عبادت، شکرگزاری از ولیّ نعمت است( اعبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم).(یعنی حضرت مهدی(عج))
3.عبادت، عامل ایجاد تقوا است. اگر عبادتی تقوا ایجاد نکند، عبادت نیست.( اعبُدُوا... لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ).«تفسیر نور.ج1.ص71».
اللهم صلعلی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم عجل لولیک الفرج
العجل یا مولای یا صاحب الزمان(عج)
 



نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:پیک بشارت, عبادت خداوند,تفسیر آیاتی از قرآن,تفسیر, توسط یه منتظر

راه مستقیم:

اهدنا الصراط المستقیم(حمد آیه 6)
مقدمه:
دعا و درخواست از خداوند، وسیله ی تقرب انسان به اوست. بهترین ادعیه، دعاهایی است که در قرآن آمده، یا از زبان اهل بیت(ع) به ما رسیده.
در بین دعاهای قرآنی، خواندن یک دعا بر هر مسلمان واجب است و حداقل باید ده بار آنرا در شبانه روز بخواند.
این دعا، آیه ی شریفه ی «اهدنا الصراط المستقیم» است که دعای بسیار مهمی است و مضامین بلندی دارد. نمازگزار با این دعا از خداوند می خواهد او را به راه مستقیم هدایت کند.
واژه ها:
اهد: راهنمایی کن(فعل امر از ماده «هدی»)
الصراط: راه وسیع
نکات تفسیری(در قالب چند پرسش)
1.انسان نمازگزار که خود در مسیر هدایت است، چگونه از خداوند می خواهد او را به راه مستقیم هدایت فرماید؟
پاسخ:
الف)نظر نمازگزار این است که: خدایا! این موهبت را از من سلب نکن و توفیق ادامه ی این مسیر را تا آخر عمر به من عنایت فرما.
انسان در مسیر هدایت، هر لحظه ممکن است دچار لغزش و انحراف شود. از این رو باید خود را به پروردگار بسپارد و تقاضا کند او را در راه راست ثابت نگه دارد.
حضرت علی (ع) در تفسیر آیه«اهدنا الصراط المستقیم» می فرماید:
«خداوندا ! توفیقاتی را که در گذشته بر ما ارزانی داشتی و به برکت آن، تو را اطاعت کردیم، همچنان ادامه دهد، تا در آینده ی عمرمان نیز تو را اطاعت کنیم».
ب)کمال مطلق، تنها خداوند است و همه ی انسانها در طریق تکامل اند. از طرفی مراتب هدایت نیز مختلف و طریق تکامل اند. از طرفی مراتب هدایت نیز مختلف و طریق تکامل، نامحدود است و به سوی بی نهایت همچنان پیش می رود. نمازگزار، همیشه و در همه حال، از خدا می خواهد به مرتبه ی بالاتر هدایت شود.
2.صراط مستقیم چیست؟
الف)صراط مستقیم در اعتقادات
«بگو: خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت کرده است. به دین استوار، آیین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید».(انعام، آیه 161)
در اینجا دین ثابت و پابر جا و آیین توحیدی ابراهیم(ع) و نفی هرگونه شرک، «صراط مستقیم» معرفی شده است و این آیه، صراط مستقیم را در عرصه عقیدتی مشخص می کند.
ب)صراط مستقیم در عمل
«ای فرزند آدم! مگر با شما پیمان نبستم که شیطان را عبادت نکنید{وبه دستورات او عمل ننمایید} و مرا عبادت(اطاعت) کنید، این همان صراط مستقیم است».(یس، آیه60/61)
در این آیه، به جنبه های عملی آیین حق اشاره شده که نفی هرگونه کار شیطانی و عمل انحرافی است. بنابراین، انسان نمازگزار دعا می کند که هم عقیده اش در صراط مستقیم باشد و هم اعمالش و وقتی چنین شد، به مقام «عبد» می رسد.همان مقام بلندی که خداوند، به پیامبرش عطا فرمود و در نماز، قبل از شهادت به رسالت، به آن شهادت می دهیم: «و اشهد ان محمدا عبده و رسوله». و همان مقامی که خداوند به حضرت عیسی داده است «قال انی عبد الله آتانی الکتاب».(مریم، آیه30)
3.راه رسیدن به صراط مستقیم چیست؟
از آیات شریف قرآن استفاده می شود تنها راه رسیدن به صراط مستقیم، پیوند و ارتباط قوی با خداوند و توکل و تکیه بر ذات لایزال او است:«هرکس به خدا تمسک جوید، به راهی راست هدایت شده است»(آل عمران، آیه 101)
4.نمونه های عملی صراط مستقیم
در ادامه ی سوره ی حمد، الگوی عملی صراط مستقیم معرفی شده است:«صراط الذین انعمت علیهم) را بیان می کند: «کسانیکه دستورهای خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خداوند آنان را با کسانی قرار می دهد که مشمول نعمت خودساخته {و آنان عبارتند از:} پیامبران و رهبران صادق و راستین و شهیدان و افراد صالح و اینان رفیقان خوبی هستند»(نساء، آیه 69»
بنابراین نمازگزار، هر روز در نماز، دعا می کند به راه پیامبران، انسانهای صادق و راستگو، شهیدان و صالحان هدایت شود. همان افرادی که الگوی عینی اعتقاد صحیح و عمل صحیح هستند.
در احادیث متعدد از اهل بیت(ع) نیز نمونه های عملی صراط مستقیم بیان شده است:
الف)پیامبر(ص) فرمود: «الصراط المستقیم، صراط الانبیاء و هم الذین انعم الله علیهم»
ب)امام صادق(ع) فرمود: «صراط مستقیم، امیر مومنان علی(ع) است»
همچنین در حدیث دیگری از آن حضرت می فرماید: «والله نحن الصراط المستقیم». «به خدا قسم، ما صراط مستقیم هستیم»
پیام ها:
1.برای دستیابی به راه مستقیم، باید دعا کرد، درخواست از خدا و ارتباط با او، چاشنی دستیابی به راه مستقیم است و هیچگاه نباید از دعا غافل شد.
2.در مقایسه با کمال مطلق(یعنی خداوند)، همه ناقص اند. لذا بر همه، حتی پیامبران و امامان لازم است برای دستیابی به مراتب بالاتر، دعا کنند. انسان در هر مرتبه ای که باشد، نباید مغرور شود، بلکه همواره سعی در ارتقا به مراتب بالاتر داشته باشد.
 



   درباره وبلاگ

   آرشيو مطالب

   آخرين مطالب

   نويسندگان

   پيوند ها


   دانشنامه مهدویت

   پيوندهاي روزانه

   لوگوی دوستان

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 122
تعداد نظرات : 34
تعداد آنلاین : 1

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

خدمات وبلاگ نويسان جوان

انواع کد هاي جديد جاوا تغيير شکل موس